
نشونه ها
بعضی وقتا یه نشونه کوچیک آدم رو تا کجا ها که نمیبره!!!
یه تُن صدا، یه بوی خاص، یه کلمه آشنا، یه تصویر، یه عکس،....
اگه بدونی من رو پرت کردی به کجا ها.
از نظر من هر آدمی یه نشونه های خاص خودش رو داره که هیشکی دیگه اونارو نداره.این نشونه ها برای من مثل اثر انگشت اون آدم، منحصر به فرده.
رد پایی هم که آدمها میزارن تو زندگیِ هم دیگه یکی از اون نشونه هاست.هیچ دو تا رد پایی مثل هم نیست.
بعضی رد پا ها میشن رد پا قشنگ.بعضی ها رو دوست داری زود یه موج بیاد و پاکشون کنه.بعضی ها هم میمونن یه گوشه و خاک میخورن.
وقتی یه رد پا میشه "رد پا قشنگ" ، صاحب اون رد پا هم میشه آدم خاص با نشونه های خاص.
از خیلی خیلی بچگی، من روی یه سری چیزها دقیق بودم.
بصورت کاملا ناخودآگاه، همه آدمها و محیط دور و ورم رو دسته بندی میکردم .
بوهای خاص خونه ها همیشه مامانم رو میخندوند.میگفت تا وارد یه خونه میشدم میگفتم خونهِ طرف چه بویی داره برام.
بوی خونه ها تو دسته بندی من معمولا اینا بود: بهار،خفه، نمناک،شب،گرم،سرد،گشنگی،جیش،...
میدونم که اصلا این بوها وجود نداره تو دسته بندی واقعی بوها(بیشترشون)، ولی برای من همه اینا، بوهای خاصی هستن خب.
تُن صدای آدمها هم خیلی برام مهمه. میتونست و میتونه کمک کنه تو شناختن و مقدار دوست داشتنشون.
بعضی از صداها منو از بچگی میخکوب میکرد.اینقدر این میخکوب شدنم واضح بود که همه دور و وریهام متوجه میشدن.
الان وقتی دارن درباره کسی برام حرف میزنن و میگن از اون صدا ها داره که تو دوست داری،هم خنده ام میگیره هم میفهمم که از همون بچگی میمیک صورتم و نوع شیفتگی هام هیچ پرده پوشی برای حس هام نزاشته.
کلا ناراضی نیستم.فقط موقع هایی که خوب نیستم اصلا و نمیخوام کسی بفهمه اذیت میشم از این وضع.
مثل الان هام.شدم مجسمه یخی.دوست ندارم الانِ خودم رو
دوست ندارم هر ور رو که نگاه میکنم دلم مچاله بشه.دوست ندارم وقتی خودم با کلی تلاش خودم رو در سرپا ترین حالت ممکن نگه داشتم، یهو با شنیدن این همه اتفاقاتِ پشت سر هم و کوفتی نتونم سرپا بمونم پیش تو.
دوست ندارم هیچ وقت و هرگز منو دل مچاله و خسته و کم آورده ببینی.
دوست ندارم یهو بگی وای من دارم توِ اون سر دنیا رو هم نگران و ناراحت میکنم.
دوست دارم مثل همیشه بگی،بهت میگم چون هم هضمش میکنی هم یهو یه راه حلی میگی که آدم هم میمونه ،هم خندش میگیره،هم خوشش میاد.
آخرین راه حلم هم که همیشه اینه: بعضی چیزها رو با هیچ راه حل عاقلانه و غیر عاقلانه ای نمیشه نه هضمشون کرد نه حلشون کرد نه هیچیه هیچی
پس بهترین کار اینه که بفرستیشون به قسمتهای تحتانی بدن.
یکی از فواید مهم این قسمت از بدن اصلا همینه.
به افتخار قسمت تحتانی که متواضعانه از مسائل حل نشدنی نگهداری میکنه.
پ.ن1:خودم خوبم.هیچ چیز کوفتی غیر معمول نیست پیش خودم.ولی کوفتی هایی که هی و هی داره پیش میاد برای همه عزیزام ،دلم رو مچاله میکنه خیلی.
کاشکی بهم نگید که کاشکی بودی.
همین جوری نوشت اونم وسط یه پ.ن:
من از تکرار بیزارم،ازاین لبخند اجباری،ازاین احساس یأسی که تورو از خاطرم برده.
پ.ن2:بهم نگو شدم شکل مجسمه یخی.
نگو تا حالا هیچ مجسمه یخی "خجسته "ای مثل من ندیدی.
نگو که اگه هیشکی هم نفهمه تو یکی میفهمی که من دارم با چنگ و دندون این نقاب لعنتی خوشحالی و رضایت رو صبح به صبح رو صورت یخیم جاسازی میکنم.
به جای همه اینا بزار که کمکت کنم لامصب.
میدونی که میتونم.حتی اگه برم کره ماه هم باز میگم میتونم.
من هنوز هم نشونه ها رو میبینم،میخونم، حس میکنم.این رو یادت نره.
پ.ن3:دیدم مبهم و زیر پوستی و اینا ننوشتم دفعه قبل،گفتم این بار جبران کنم.
دی دو نقطه غیلظ
پ.ن4:این روزها خیلی ها مشغول زیر آبی رفتن هستند.شما چطور دوست عزیز؟
این روزها خیلی ها مشغول زیرو رو کشی هستند.شما چطور دوست عزیز؟
این روزها خیلی ها حتی عزیزانشون رو دور میزنند.شما چطور دوست عزیز؟
این روزها من همش دارم عق زدن خودم رو با دیدن این چیزها کنترل میکنم.شما چطور دوست عزیز؟
پ.ن5:عکس یه سنجاقک غول پیکرِ که نشسته بود رو تور بسکتبال پسری و نمیرفت.همون بود که هُری خاطره ریخت تو این روزهام.چشمک یواشکی.
وااااااااااااااااااااااای سیمینی کلا ً در مقابل حرفات نمی تونم حرف خاصی بزنم ، (حالا مثلا ً انگار تو خواستی من بیام افاضات کنم) بی خیال اصلا ً.
ReplyDeleteاینکه هی می گی دی دونقطه اعصابمو خورد می کنه بابا این دو نقطه دیه آخه!!!!
گفته بودم بالاخره کشف می کنم این کیه که مخاطب نوشته هاته مگه نه؟!! حالا اول اسمش س آخرشم ن مثل خودته اگه هست که برو حالشو ببر از اینکه یه دوست داری مثل من که هوشش در حد ناساست ، اگرم نیست نگو که ضایع نشم!!! دو نقطه دی مبسوط
راستی یادم رفت بگم عاشق این پی نوشت آخرتم ، هم اون حس رفتن تو خاطرات ، هم اون سنجاقک سمج ، هم عکاسی ظریفت ، هم نثرت.
ReplyDelete(همه اینا به شرط جبرانه ها ، الکی ازت تعریف نکردم!!!!)
دو میلیون نقطه دی
خوب پس نتیجه می گیریم که من اشتباه کردم!!!!
ReplyDeleteشری جونم من کلا تحت تاثیر هوشت قرار گرفتم
ReplyDeleteهمین یکبار ،اونم قسمت های دل مچالگیش کاملا مربوط به همونیه که حدس زدی
در بقیه موارد ولی نه
دو نقطه دی
متشکرم که منو آگاه کردی ها.یه عمره میگم دی دونقطه
هیشکی هم نمیگه غلطه
گذاشتن به حساب چپکی بودنم لابد
سلام.
ReplyDeleteفکر می کنم اینهایی که در مورد نشونه گفتی ربطی به هماهنگیت با وادی هنر داشته باشه.
به حمد الله همونطور که می خواستی کلاً متوجه نشدم
عذر و بوس
راستی دی دو نقطه هم درسته عزیزم جواب می ده.
مثل "نان را از هر طرف بخوانی نان است"
خنده که جهت نداره اینوری یا اونوری
پس دی دو نقطه غلیظ.
گمونم این که میگی هر آدمی نشونه های خاص خودشو داره که منحصر به فرده رو قبول دارم. اما اینو بیشتر قبول دارم که فقط آدمای خاص این نشونه ها رو دریافت می کنن. تو هم که دیگه آخر خاصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصص
ReplyDelete.
یادمه یه روز یه جا گفتی: "همه رد پا قشنگااااااااااا که اگه نباشن زندگی خیلی بی مزه میشه". حالا نوبت منه که بگم
.
انضافا جاش بود زودتر مقادیری تقلب می رسوندی جانم. حالا از این به بعد سعی می کنم با یه سیستم صوتی هیجان انگیز در خدمتتون باشم
دو نقطه دی دو نقطه
.
هرچی فکر می کنم می بینم که خیلی سخت با تو کنار اومدن. با این ارتش و با این همه نیرو که تو همه جای دنیا داری هیج چوره نمیشه باهات در افتاد. من توصیه اکید می کنم به شخص مورد نظر که قایم نشو جانم. به جمله خوب دقت کن عزیز: "میدونی که میتونم.حتی اگه برم کره ماه هم باز میگم میتونم"
این یعنی این سیمین اونجام نفوذی داره لامصب، اگه ماه هم بری خفتت می کنه
.
ممنون سیمین از این که با ما تقسیمش کردی. هرچند که زیر گوشتی بود البته به جای زیر پوستی، اما حالش را بردیم اساسسسسسسسس، به قول دوستمون
.
گاهی وقتا نمی دونم چی بگم ، پس سکوت می کنم ولی این دسته بندی آدم ها از نظر بو ، برام جالب بود.
ReplyDeleteخدايا برسون حالا ديگه كسي رو كه مثل اين خانوم بتونه حتي از روي كره ماه هوامو داشته باشه .....
ReplyDelete